در کتاب رواشناسی اعتراض برای توصیف رفتار آدمیان در برابر خواستههای خود و دیگران سه نوع شخصیت تعریف شده است: منفعل، سلطهجو، و جرأتمند. منفعل آن است که بیهیچ حرف و گفتی پذیرای نظر دیگران است. از نه گفتن میهراسد و همنوایی با جمع را بیشتر دوست دارد تا پافشاری بر عقیده و سلیقه خویشتن. سلطهجو، آن روی سکه منفعل است. ذرهای برای عقیده و خواست دیگران احترام و اهمیت قایل نیست. میکوشد همه را به هر طریقی با خود همداستان سازد و در این راه از تحقیر، تطمیع، توهین و ضرب و شتم نیز فرو نمیگذارد. جرأتمند کسی است که به حقوق و وظایف خود به غایت آشنا است. میداند کجا باید مراعات دیگران را کند و کجا بر خواست خود پای بفشارد. تسلیم سلطهجویی دیگران نمیشود و خود نیز میکوشد بر خواست و نظر دیگران خط بطلان نکشد.
شاید این روزها دوست داشته باشید کتابی درباره غواصان بخوانید و بیشتر بدانید بر
آنها چه گذشته است
کتاب غواصان(کتاب هفتم از مجموعه روزگاران) با صدخاطره واقعی و مستند و در سبک مینی مال راویت هایی ست مکتوب از آنچه که درباره دوبار عبور غواصان از اروند کمتر شنیده و خوانده اید.
روایت هایی ست کوتاه و ساده از شادی ها و شوخی ها ،غم ها،اسارت ها،شهادت ها،مظلومیت ها،معجزه ها ،لجبازی ها و حرف گوش نکردن ها ، فداکاری ها و...
در این کتاب کوچک و ارزان می توان روایت هایی ناب و تکان دهنده پیدا کرد.آنقدر ناب که شما را از وقتی که گذاشته اید پشیمان نخواهد کرد.روایتی مثل روایت پشت جلد کتاب:
.
تا ساحل فقط 50 متر مانده بود. قشنگ نگهبان هاشان را می دیدیم. گفتم: «چقدر سر و صدا زیاد شده. برو ببین چه خبره؟...» رفت، برگشت. ساکت بود.
گفتم: «چی شد؟» گفت: «دو تا از بچه ها بودند...
پاشون گرفته بود، نمی تونستند فین بزنند...»
گفتم: «خوب؟» گفت: «هیچی
دیگه... خداحافظی کردن، رفتن... رفتن زیر آب»
.
و یا روایت های :
.
*توی تمرین چه قدر گفتیم "خوش به حالشون.الان زیر پتو گرفته ن خوابیده ن."بعد از دسته ی ما نوبت آن ها بود.
...نخوابیده بودند.برای ما آب گرم کرده بودند.
.
*هوای سرد برای همه بود، دست کش برای یک نفر.از اول ستون شروع می کردیم،نوبتی می پوشیدیدم،دست هامان که یک کم گرم می شد،می دادیم به نفر بعدی.
.
*لب ساحل دراز کشیده ایم تا دستور حمله برسد.توی گل های لب ساحل فرو رفته ایم.
...یک سرباز عراقی صاف می آید سمت من.یمک میله دستش است.
الان می آد بالا با اون میله می زنه توی سرت.
بغل دستیم میگوید و می خندد.
زور می زنیم تا بیش تر توی گل ها فرو برویم.
می آید بالای سرم.میله را کنار ص.رتم فرو می کند توی گل.پایش را می گذارد روی کمرم.خم می شود،با پتک روی میله می کوبد.
.
پی نوشت:
روزگاران7:کتاب غواصان/گردآورنده کتاب:فاطمه غفاری/ناشرکتاب:روایت فتح/قطع: پالتویی/سال نشر: 1388/چاپ جاری: 3/تعداد صفحات: 101/قیمت: 1200 تومان.
قابل توجه اعضای کتابخوان کتابخانه مرکزی
کتاب فلسفه ای برای زندگی روز جمعه 5 تیر ماه ساعت 10الی 12 نقد بررسی میشود.
چرا باید کتاب «فلسفه ای برای زندگی» را بخوانیم؟
برترین ها/ در
این دوره و زمانه ی مشوش میل به حکیمانه زندگی کردن شاید احمقانه به نظر برسد. اما
هر کسی که به دنبال خوب زندگی کردن باشد از رجوع به حکیمان بی نیاز نیست.
شاید عنوان این کتاب باعث شود تصور کنید
که این کتاب فقط به کار علاقه مندان به فلسفه بیاید. اما در اصل «فلسفه ای برای
زندگی» برای تمام کسانی نوشته شده است که در پی
زندگی خوب هستند.
نویسنده اهمیت داشتن فلسفه ای برای
زندگی را در این می داند که این فلسفه موجب خواهد شد تا یک استراتژی برای رسیدن به
مطلوب نهایی تان در زندگی داشته باشید.
این روزها فلسفه به تخصصی دانشگاهی
تبدیل شده است. اما در روزگار باستان فیلسوفان معتقد بودند که هدف اصلی فلسفه
یافتن راهکاری برای سعادتمندانه زیستن است. ویلیام اروین هدفش از نوشتن این کتاب
را چنین بیان می کند: » هدفم
این است که این فلسفه را در زندگی ام به کار ببندم و دیگران را هم به پیروی از آن
تشویق کنم. به گمان من فیلسوفان رواقی باستان ما را به هر دوی این تلاش ها دعوت
کرده اند، اما تأکید اصلی شان بر ضرورت مطالعه ی فلسفه رواقی به این دلیل است که
آن را در زندگی مان به کار ببندیم. «
به گزارش روابط عمومی نهاد کتابخانههای عمومی کشور، طی حکمی از سوی علیرضا مختارپور دبیرکل نهاد کتابخانههای عمومی کشور عاطفه زارعی به عنوان مدیرکل کتابخانههای عمومی و رئیس دبیرخانه انجمن کتابخانههای عمومی استان همدان منصوب شد.عاطفه زاری دانش آموخته مقطع دکتری در رشته کتابداری و علم اطلاع رسانی است و پیش از این سابقه فعالیت به عنوان عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان، رئیس و عضو هیات مدیره انجمن کتابداری ایران شاخه همدان، عضو کمیته "کتابخانههای عمومی و نهضت مطالعه مفید" در استانداری همدان و عضویت در کمیته علمی همایش شهر الکترونیک را در کارنامه کاری خود داشته است.گفتنی است عاطفه زارعی مدیرکل کتابخانههای عمومی استان همدان پس از زینب قربانی مدیرکل کتابخانههای عمومی کهگیلویه و وبویراحمد، رباب عزیزخانی مدیرکل کتابخانههای اردبیل، رقیه دوست فاطمیها مدیرکل کتابخانههای عمومی یزد، چهارمین بانوی مدیرکل در کتابخانههای عمومی استانها است
عنوان کتاب: یخی که عاشق خورشید شد
نویسنده: رضا موزونی
زمستان تمام شده و بهار آمده بود؛ تکه یخ کنار سنگ بزرگ جای خوبی برای خواب داشت؛ از میان شاخه های درخت نوری را دید؛ با خوشحالی به خورشید نگاه کرد و با صدای بلند گفت : سلام خورشید...من تا الان دوستی نداشته ام با من دوست می شوی؟ خورشید گفت:"سلام اما..." یخ با نگرانی گفت:"اما چی؟" خورشید گفت: "تو نباید به من نگاه کنی، باور کن من دوست خوبی برای تو نیستم، اگر من باشم، تو نیستی! می میری، می فهمی" یخ گفت: چه فایده که زندگی کنی و کسی را دوست نداشته باشی! چه فایده که کسی را دوست داشته باشی ولی نگاهش نکنی!!!" روزها یخ به آفتاب نگاه کرد و کوچک و کوچک تر شد؛ یک روز خورشید بیدار شد و تکه یخ را ندید؛ از جای یخ جوی کوچکی جاری شده بود، چند روز بعد از همان جا گلی زیبا به شکل خورشید رویید. هر جا که می رفت گل هم با او می چرخید و به او نگاه می کرد. *گل آفتابگردان هنوز عاشق خورشید است*.
عنوان کتاب: غواص ها بوی نعنا می دهند
پدیدآورندگان :حمید
حسام
موضوع : جنگ ایران و عراق، 1367 - 1359 - خاطرات
ناشر : آل احمد (ع) , ستاد کنگره سرداران، امیران
و هشتهزار شهید استان همدان
محل نشر : همدان
"کتاب حاضر چشماندازی
به رشادتهای 72 غواص کربلای اروند دارد. روایت این حماسه، دقیقا منطبق با واقعیتی است که
در شامگاهان چهارم دیماه سال 1365 در منطقه عملیاتی کربلای 4 اتفاق افتاد. این داستانواره برگرفته از خاطرات
بازماندگان آن حماسه عاشورایی از جمله جانباز «کریم مطهری»، «آزاده حاج محسن جامهبزرگ»،
«حمید تاجدوزیان»، و سه تن از یادگاران بازگشته از اسارت گردان غواصی لشگر
انصارالحسین (ع) است. در یکی از خاطرهها آمده است: اردوگاه غواصان لشگر 4 در
نزدیکی مسیر آب سد «گتوند» که سمت شوشتر میرفت قرار داشت، کریم مطهری 12 نفر از
تیپ نیروی دزفول را جدا کرده و به لشکر خود آورده بود. در بین آنها جوان هفده،
هیجده ساله طلبهای وجود داشت که هم میجنگید، هم درس میداد، با وجود او بچهها
به نماز اشتیاق شدیدی پیدا کرده بودند."
" مربای شیرین " اثر هوشنگ کرادی کرمانی است . این کتاب جوایز زیادی را از آن خود کرده و یک فیلم سینمایی هم بر مبنای آن ساخته شده است .
خلاصه داستان:
جلال نوجوان، هر چه سعی می کند نمی تواند در شیشه مربا را باز کند، از مادر، همسایه، دوستان، معلمان و بقال محله کمک می طلبد اما هیچ کس قادر به باز کردن آن نیست و سرانجام مشخص می شود تمام شیشه های کارخانه مرباسازی همین شکل را دارند. جلال که از برخورد توهین آمیز عوامل کارخانه ناراحت است با کمک یک دوره گرد نان خشک جمع کن از آنها شکایت می کند، ولی مسئولان کارخانه به جای رفع مشکل، مسابقه ای با موضوع باز کردن در شیشه مربا برگزار می کنند. این تمهید فریب کارانه باعث فروش بالای مرباها می شود اما جلال با شرکت در یکی از مسابقه ها به افشاگری علیه کارخانه می پردازد و مدیران آن را به اتلاف سرمایه ملی متهم می کند. این مسأله باعث هشیاری و اعتراض عمومی می شود و کارخانه هم در اثر شکایت جلال در آستانه تعطیلی قرار می گیرد، ولی مسئولان کارخانه با تطمیع و رشوه دوباره فعالیت خود را از سر می گیرند و با طراحی شیشه های جدید به عرضه محصولاتشان می پردازند. در پایان جلال و دوستانش به کارخانه می روند و از مدیر آن می خواهند که از آنها عذرخواهی کند.
نقدی کوتاه بر داستان:
انتقاد و خرده گیری نویسنده به جامعه، در طول داستان به طور ضمنی و کنایی مطرح می شود. بی دقتی و بی مسوولیتی و بی نظمی هر کسی در جامعه، می تواند تبعات و مشکلات فراوانی ایجاد کند. ولی به هرحال انتقادی بودن داستان، لطمه ای به طنز لطیف و لذتبخش آن نمی زند.
این کتاب،کتاب برگزیده سال 1999 میلادی از سوی کتابخانه بین المللی مونیخ آلمان شده.
مربای شیرین » از سوی شورای کتاب کودک ، در سال ۱۳۷۹ به شکل کتاب گویا هم در آمد . گوینده این نسخه فرزانه طاهری قندهاری است .