کتابخانه مرکزی استان همدان

کتابخوانی یعنی عریض تر کردن زندگی

کتابخانه مرکزی استان همدان

کتابخوانی یعنی عریض تر کردن زندگی

کتابخانه مرکزی استان همدان

نفس کتابدارى، یک کار انسانىِ فرهنگىِ برجسته‌ است. از دوران نوجوانى، از اول سوادآموزى تا آخر عمر، انسان احتیاج دارد به کتاب؛ (مقام معظم رهبری)
----------------------------
آدرس کتابخانه:
چهاراه تختی، بلوار مفتح، تپه مصلی، کتابخانه مرکزی استان همدان
----------------------------
تلفن تماس با کتابخانه:
32646746- 32646747 - 32672012- و تلفن های داخلی با امکان تمدید تلفنی منابع به شرح ذیل است:
امانت و تمدید 255-266 - ثبت نام 250- کودک و نوجوان 260- نابینایان252- انتظامات 270- ریاست 262

ایمیل:
Centrallib@hamadanpl.ir
Centrallibhamedan@gmail.com
---------------------------
جهت گفتگوی آنلاین با کتابدار از طریق آیکون مربوطه در پایین صفحه(سمت چپ) اقدام نمایید.

بایگانی

حرف دل کتابداران کودک

چهارشنبه, ۲۳ تیر ۱۳۹۵، ۱۲:۱۷ ب.ظ

حرف دل کتابداران کودک

(لیزنا، گاهی دور/ گاهی نزدیک ۱۵۸): ملیحه فخارطبسی، کارشناس ارشد علم اطلاعات و دانش‌شناسی، و مسئول کتابخانۀ عمومی مرحوم عبداللهی تربت حیدریه:

هر روز می‌بینمش. گاهی روزی دو بار. چه زیبا و بامتانت کتاب انتخاب می‌کند. خانه‌شان همین دو کوچه پایین‌تر است. نیما، تازه هفت‌ساله شده، اما برای خودش یک پارچه آقاست. خودش تنها آمد کتابخانه و ثبت‌نام کرد. تنها هم می‌رود و می‌آید. وقتی می‌آید، اول می‌آید جلوی میز من. با چهرۀ‌ معصومانه‌اش منتظر تأیید و اجازه برای رفتن به سمت قفسه‌های کتاب‌ کودک است. چقدر شیرین است دیدن چهرۀ این کتابخوان کوچک. می‌آید و نگاهی به قفسه‌ها می‌اندازد. کتاب‌های کودکان اغلب کم‌برگ و کم‌قطرند. از روی عطف آن‌ها اصلا نمی‌شود دید که دقیقا چه کتابی هستند. یکی دو بار سعی می‌کند کمی کتاب‌ها را کنار بزند و نگاهی بیندازد؛ اما نه، انگار حوصله‌اش نمی‌کشد. می‌رود سراغ کتاب‌هایی که جلدشان پیداست. هر روز به انتخاب خودم دو سه تا کتاب برایش می‌گذارم روی قفسه. جلد کتاب‌ها به سمت نگاه کوچک اوست و معمولا از بین آن‌ها کتابی را انتخاب می‌کند. اگر بیاید و ببیند کتاب‌ها تکراری هستند، می‌گوید من الان کتاب نمی‌خواهم، بعدا می‌آیم.

 

نرگس کوچولو هم از مشتری‌های همیشگی کتابخانۀ ماست. مادرش کارگر است و هفته‌ای سه یا چهار روز، بیش‌ترِ روز را در خانه نیست و نرگس کوچولو تنهاست. او هم برای پرکردن وقتش به کتابخانه می‌آید. می‌آید و گاهی دو سه ساعت یکسره لابه‌لای قفسه‌ها می‌چرخد. چند کتاب انتخاب می‌کند و همان‌جا آن‌ها را می‌خواند. بعد هم چند کتاب برای بردن به خانه برمی‌دارد. چه تمرکزی دارد وقتی کتاب می‌خواند. انگار غرق کتاب شده است. تماشای کتاب‌ خواندن او واقعا برایم خوشایند و لذت‌بخش است.

بودن در کنار این فرشته‌های کوچک از جذابیت‌های کار منِ کتابدار است. از حرف زدن با این فرشته‌های معصوم که دل‌هایشان مثل آینه صاف و زلال است لذت می‌برم. لحظه‌لحظه حضورشان در کتابخانه، تماشایی و زیباست. وقتی در میان کتاب‌ها جست‌وجو می‌کنند؛ وقتی از یافتن کتابی جالب و دلخواه ذوق‌زده می‌شوند؛ وقتی با هیجان دوستشان را صدا می‌زنند تا کتابی خواندنی را به او نشان دهند؛ وقتی دربارۀ کتاب‌ها می‌پرسند؛ و وقتی مشغول خواندن کتابی می‌شوند، همۀ این لحظه‌ها برایم شیرین و شوق‌انگیز است چراکه نبض کتابخانه‌ام با حضور این کوچولوها کوک‌تر می‌زند.

 

به این فکر میکنم که خدمات کودک و نوجوان در کتابخانه‌های عمومی کشور چقدر جدی گرفته می‌شود؟ واقعا برای کشاندن بچه‌ها به کتابخانه و چشاندن طعم خواندن و دانایی به آن‌ها چه کرده‌ایم؟ چه باید کرد که علاقه و اشتیاق آن‌ها برای رفت‌وآمد به کتابخانه حفظ شود؟ چه باید کرد که این کودکان از مشتریان همیشگی کتابخانه‌ها شوند؟ چگونه می‌توان آن‌ها را عاشق خواندن کرد؟

گاهی با خودم می‌گویم، نکند رفتاری از من سر بزند که یکی از این بچه‌ها از کتابخانه برود و دیگر پشت سرش را هم نگاه نکند. اگر با کتاب و کتابخانه و کتاب خواندن قهر کند، یک ‌عمر خودم را مقصر و گناهکار می‌دانم. این‌که تو خسته‌ای یا گرسنه، این‌که با همکارت یکی به دو کرده‌ای و عصبانی هستی، این‌که ترافیک و گرما حسابی اذیتت کرده و حال ‌و روزت خوش نیست، این‌که بعد از رفتن این وروجک‌ها کتاب‌های همۀ قفسه‌ها را باید دوباره مرتب کنی، هیچ‌کدام دلیل موجهی برای تندی و بدخُلقی با این فرشته‌های پاک و معصوم نیست. این فرشته‌های کوچک که مثل یک لوح سپید، پاک‌اند و آماده نوشتن. نه؛ ما حق نداریم کوچک‌ترین رفتاری با آن‌ها کنیم که دل کوچکشان بشکند و با کتابخانه قهر کنند یا از خواندن دل‌زده شوند. آن‌ها برای داشتن آینده‌ای روشن باید با کتاب و کتابخانه انس بگیرند و ما در برابر این غنچه‌های نوشکفتۀ باغ زندگی مسئولیم.

 

تعامل با کودکان و نوجوانان، ظرافت‌های خاصی دارد. باید همیشه خودمان را جای آن‌ها بگذاریم. باید دقت کنیم که در هر جا، چه رفتاری مناسب‌تر است. هرکدام از بچه‌ها خُلق‌وخوی متفاوتی دارند. گاهی باید رفت و از او چند سؤال کوتاه پرسید: این کتاب را دیده‌ای؟ این کتاب را تازه آورده‌ایم؛ این کتاب را ببین، شاید این را هم دوست داشته باشی؛ اگر دنبال کتاب ماجراجویی می‌گردی به این کتاب‌ها هم نگاهی بینداز، شاید بپسندی. گاهی فقط باید وقتی می‌آیند سلامی گفت و دیگر اصلا نگاهشان نکرد. بعضی‌هایشان دوست ندارند در کارشان دخالت کنی. بعضی‌هایشان دنبال تأیید تو هستند. باید به آن‌ها چند پیشنهاد بدهی. ارائۀ خدمات به بچه‌ها کاری ظریف و حساس است و مهارت‌ها و توانمندی‌های ویژه‌ای می‌طلبد.

 

به نظر می‌رسد بخش کودک در کتابخانه‌های عمومی ما از همان ورودی کتابخانه نیاز به اصلاح دارد. نیاز به تغییراتی اساسی تا بتوان گفت برای ترویج خواندن، کاری درخور انجام داده‌ایم. برای ایجاد عادت خواندن، از همان سنین کودکی باید کاری کرد. شاید خوب باشد کنار تابلوی رسمی و نگارگری‌شدۀ کتابخانه، یک تابلو مخصوص خدمات کودکان هم نصب کنیم. با یک آرم جدید و جذاب و درخشان. تابلویی که کودک با دیدن آن پدر و مادرش را بکشد سمت کتابخانه. بخش کودک در کتابخانه‌های عمومی باید جزو تخصصی‌ترین و غنی‌ترین بخش‌ها باشد. باید بتوان جدیدترین و جذاب‌ترین کتاب‌های کودک را در آنجا یافت. باید با کمک روان‌شناسان و دیگر آگاهان، پوسترهای تخصصی با هدف علاقه‌مند کردن کودکان به خواندن، طراحی و در کتابخانه‌ها نصب شود؛ پوسترهایی از شخصیت‌های مورد علاقه کودکان به همراه کتاب‌‌ها، یا در حال خواندن کتاب. باید کارشناسانی خبره و خلاق و البته عاشق کودکان، پوسترهای «این چند کتاب»، برای معرفی کتاب‌های مخصوص کودکان را طراحی کنند و این پوسترها به صورت منظم به کتابخانه‌ها ارسال و در جای مناسب نصب شود.

 

وقت آن رسیده که کمی به‌روز شویم. سزاوار نیست بخش کودک اغلب کتابخانه‌های عمومی مکانی با تزئینات اندک در کنجی از کتابخانه باقی بماند. کودکان به تبلت و رایانه علاقه نشان می‌دهند. باید برای عرضۀ بازی‌های رایانه‌ای سودمند و نرم‌افزارهای مربوط به کودکان در کتابخانه‌های عمومی فکری کرد. شاید بشود از این طریق، آن‌ها را با محیط کتابخانه و کتاب‌خوانی آشتی داد. امروز شاید نتوان حتی یک کارتون آموزنده درباره علوم و زبان و هنر در بخش کودک کتابخانه‌های عمومی پیدا کرد.

طبیعت کتاب‌های کودک چنین است که کودک در هر ساعت می‌تواند چندین کتاب بخواند. استهلاک کتاب‌های این بخش نیز نسبت به دیگر کتاب‌ها بیشتر است. پس لازم است هر ماه ۲۰ تا ۳۰ عنوان کتاب کودک جدید و جذاب به کتابخانه‌ها افزوده شود. منِ کتابدار شرمندۀ کودکی می‌شوم که بعد از سه چهار ماه امانت گرفتن کتاب، با بی‌حوصلگی از من می‌پرسد: «کتاب جدید نمی‌آورید؟ همه این کتاب‌ها را من خوانده‌ام.»

 

می‌گویند ریشۀ‌ هر عادت خوب و بدی را در کودکی باید جست. بهترین سن آموزش رفتارهای اجتماعی و عادات خوب به کودکان، همان دورۀ پیش‌دبستانی و دبستان است. اگر می‌خواهیم جامعه‌ای کتاب‌خوان داشته باشیم ناگزیریم برای این نسل، فکری اساسی کنیم. باید استانداردهای جدید و مناسبی برای بخش کودک و نوجوان در کتابخانه‌های عمومی تعریف کنیم و درستیِ اجرای آن را پیوسته بررسی و ارزیابی نماییم. باید بتوانیم چیزی فراتر از جذابیت‌هایی که در خانه برای کودک وجود دارد، در کتابخانه به او عرضه کنیم. در خانه تلویزیون هست، تبلت هست، انواع انیمیشن‌های جذاب هست، خوراکی هست، نگاه مهربان مادر هست. برای جذب کودکان، کتابخانه باید خیلی جذاب‌تر از این که هست باشد. تهیۀ ماکت کرۀ زمین، چرتکه، میکروسکوپ، جورچین و بازی فکری جذاب، پایۀ نقشۀ متناسب با رده سنی کودک، و چیزهایی مانند این‌ها تأثیر زیادی در جذاب‌تر کردن فضای کتابخانه دارد. با این‌ کارهای کوچک می‌توان کودک را به محیط کتابخانه علاقه‌مند کرد. می‌توان او را به کتابخانه کشاند و کتاب خواندن را برایش لذت‌بخش‌تر کرد. کودک باید این را احساس کند ‌که با رفتن به کتابخانه می‌تواند چیزهای تازه‌ای بیابد و تجربه کند و یاد بگیرد. او باید پی ببرد که با مراجعه به کتابخانه و با جست‌وجوی کتاب‌ها می‌تواند پاسخ سؤال‌های ذهن کنجکاوش را پیدا کند. اگر در کودکی به‌درستی راه را به او نشان دهیم، انس با کتاب و عادت کتاب‌خوانی همیشه با او خواهد ماند.

 

 

اگر بخواهیم همۀ عوامل و نهادهای مؤثر در ترویج خواندن کودکان را شناسایی کنیم سخن به درازا می‌کشد، اما به‌طورکلی می‌توان مهم‌ترین عوامل را در یک سه‌ضلعی نشان داد. مثلثی را می‌توان در نظر گرفت از کتابداران، نهاد کتابخانه‌های عمومی، و نویسندگان حوزه کودک و نوجوان. سخن درباره نویسندگی برای کودکان و ضرورت تولید کتاب‌های نوین و آموزندۀ بومی و مطابق با معیارهای جهانی را به حوزه خودش وامی‌گذارم، اما جا دارد روی دو ضلع دیگر مثلث که به ما کتابداران و نهاد کتابخانه‌های عمومی مربوط می‌شود اندکی تأمل و بازاندیشی کنیم. ما کتابداران باید دانش و مهارت لازم برای همراه شدن با کودکان و نوجوانان را با عشق و علاقه به کارمان در هم بیامیزیم. کودکان سرزمینمان را همچون فرزندان خویش عاشقانه دوست بداریم. و برای ارائۀ خدمات بهتر به کودکان و ساختن لحظاتی شیرین‌تر برای آنان در کتابخانه تلاش کنیم. خوب است نهاد کتابخانه‌های عمومی هم سیاست‌هایش دربارۀ بخش کودک در کتابخانه‌های عمومی را بازبینی کند و با و برنامه‌ریزی سنجیده‌تر راه را برای ارائۀ خدمات بهتر به کودکان در کتابخانه‌های عمومی هموارتر نماید. همه باید همراه و یکدل شویم و با ترویج خواندن در میان کودکان و نوجوانان کشورمان، دروازه‌های سرزمین آگاهی و خرد را به ‌روی آینده‌سازان وطن بگشاییم.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۴/۲۳
کتابخانه مرکزی همدان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی